محل تبلیغات شما



کاش محمد بود موهامو نوازش میکرد یا حتی کم باهم حرف میزد چند ماهه که ی بهم ریخته  دوماهه نشدم اینقدر بهم فشار اومده نگار همیشه میگه آبی اخلاق نداره .با بقیه ام دعوا میکنه همه رو ادیت میکنه ولی چون من کوچکترم کتک میزنه منو یه بار انگشت اشاره ام رو رفتم آتل بندی کردم خدا رحم کرد نشکست .همیشه باید همه زندگی رو تعطیل کنن کاری که اون داره انجام بشه  خوب من تازه رفتم سر کار باید بیشتر مطالعه کنم ،پشت سر مامان خدابیامرزمون همش بد میگه ،من رفتم مشاور گفت ازش جدا بشین .خدا رو شکر خدا رو صد هزار مرتبه شکر رفت آخیش 


الحمد ا. ۱۰۰ مرتبه.امروز آرامش برگشت .عید دوباره باید برم خوابگاه.انشا. که تا موقع حقوقم بیشتر میشه کارم پیشرفت میکنم .انشا. صفحه رو با ویژوال کامپوزر بزنم دیگه حله نصف بیشتر راه و رفتم .محمد آقا هم که نمیدونم چرا اینطور رفتار میکنه گذاشت رفت یه غروب یخی یه ستاره ی . دیگه غصه نخورد همه چی رو به خدا سپرد


از ساعت ۱۲ تا ۸ تو خیابون بودم ظهر و شب رفتم مسجد ۲ ساعت هم پشت در پشت بوم بودم شب اینقدر حالم بد بود به ریس پیام دادم که من کار رو تو خونه انجام میدم خدا خواست اونم گفت هر جور راحتی ساعت ۱۱ شروع کردم رو میز کتابخونه بودم .همش با این فکر میکنم چقدر تاثیر بد داشته تو ذهنم با تو رابطه داشتن انگشت


سخت نیست ولی جدیده از قبل انجام ندادم بزرگترین ارزوم اینه که بتونم کار رونگه داشته باشم و شهریه خوابگاه رو بدم.دیشب تو خوابگاه موبایل ین منم موبایل رو گذاشتم تو پیراهن م از استرس.هر چند شارژ لپ تاپ نیست امیدوارم فردا تو شرکت باشه


همیشه وقتی یه جا میخوام باشم یا یه چیزی بزارم میام پشت در پشت بوم .وقتی با محمد میخواستم برم بیرون وسایل ولباسا رو میداشتم اینجا میپوشییدم میرفتم هرچند نوشین و نگار هرچی میتونستن به ابراهیم گفتن  با پا زد تو سرم باد کرد اندازه توپ کوچولو بازی منم شکایت کردم اومدن شهادت دادن نه نزده .فقط خدا 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

امام علی علیه السلام